آرمان-گروه ادبیات و کتاب: به سنت بیشتر نشریههای معتبر دنیا، که در پایان سال، برترین کتابها را در همه حوزهها انتخاب میکنند، گروه ادبیات وکتاب روزنامه آرمان نیز، مثل سالهای پیش، و امسال به شکلی متفاوتتر و حرفهایتر، دست به انتخاب کتابهای برتر در حوزه ادبیات زده است…
در بازهی زمانی یک اسفند ۱۳۹۶ تا یک اسفند ۱۳۹۷ در ادبیات داستانی فارسی ۳۱۳۲ اثر، در ادبیات داستانی ترجمه ۲۲۶۹ اثر، در شعر فارسی ۳۱۲۲ و شعر خارجی ۵۴۲ اثر (چاپ اول) براساس آمار خانه کتاب منتشر شده است. تمرکز ما در انتخاب آثار در وهله اول روی رمان فارسی و خارجی، در وهله دوم مجموعهداستان فارسی و خارجی، و در وهلههای بعد روی آثار دیگر در گستره ادبیات بوده: از زندگینامه تا آثار پژوهشی. (در بخش شعر، به دلیل نرسیدن حدنصاب دهتایی، از انتخاب آثار برتر خودداری شد) ذکر این نکته بایسته است که در انتخاب آثار خارجی، تنها آثاری مورد بررسی قرار گرفتهاند که از زبان اصلی به فارسی برگردانده شدهاند، مگر اینکه زبانی بوده باشد که مترجم کافی برای ترجمه آن زبان وجود نداشته باشد، مثل چینی، ژاپنی، کرهای، مجار یا… آنچه میخوانید ده رمان برتر فارسی و خارجی به انتخاب گروه ادبیات وکتاب «آرمان» (دبیر: آریامن احمدی/ همکاران: سمیرا سهرابی، سمیه مهرگان) است.
رمانهای برتر فارسی
۱. غروبدار
اولین رمان سمیه مکیان، نهتنها شروع بسیار فوقالعاده برای نویسندهاش است، که پیشنهاد تازهای نیز در ادبیات داستانی فارسی است؛ آنطور که دکتر محمدعلی نجومیان میگوید «غروبدار» در ادبیات فارسی مثل ندارد؛ این مثلنداشتن، از «غروبدار» رمانی ساخته که از هر زاویهای به آن نگاه میکنیم تازه است. نویسنده در این رمان، در حکم شکنجهگر ظاهر میشود و کلمات را هربار به شکنجهگاه و قربانگاهش فرامیخواند و تا مرز جنون شکنجهشان میدهد تا معنایی را از آن بیرون بکشد که پیش از این نبوده است. نویسنده گاه آنها را قربانی میکند تا از دلشان کلمهای تازه با تصویر و مفهومی نو بیرون بکشد و همه پیشآگاهی ما از کلمات را خدشهدار کند. «غروبدار» نهتنها در زبان و نثر بیبدیل است، که در مضمون نیز قصهای نو پیش میکشد، که از فضای غالب ادبیات داستانی ما عبور میکند و طرحی نو پیشنهاد میدهد.
۲. بند محکومین
کیهان خانجانی پس از چهارده سال با دومین کتابش بازگشت باشکوهی به ادبیات داستانی فارسی داشته است: «بند محکومین»؛ رمانی که توانست نظر مثبت منتقدان و خوانندگان را به خود جلب کند. کل رمان در یک شب تا صبح، پس از وقفهای یکهفتهای، دوباره یک شب تا صبحی دیگر در زندان لاکان رشت میگذرد. «بند محکومین» نمونه دیگری از داستان انسان شرقی است که بهواسطه گذشته خود در بند محکومین گرد آمدهاند؛ هر زندانی قصهای دارد و خانجانی تلاش کرده با شکافتن گذشته هر کدام پیوندی میان این آدمها بسازد تا ساختار چند تکهاش تکمیل شود. نویسنده در این زمان استراتژی نویی ساخته که در آن آدمها ناچار شدهاند با قصههای خود به حیاتشان در متن ادامه دهند؛ آنطور که آدمهای «استانبول استانبول» برهان سونمز: پنج انسان در بند با جهانبینیهای متفاوت از یکدیگر که درنهایت به دلیلی مشترک در سیاهچالی واقع در اعماق شهر استانبول زندانی شدهاند.
۳. ولی دیوانهوار
شیوا ارسطویی شخصیت نویسندهاش را در «ولی دیوانهوار» هم آورده است. او، شهرزاد، شیدا و شیوای آثار پیشینش را اینبار با نام خود «شیوا ارسطویی» در متن آورده تا به ایفای نقش بپردازد. ارسطویی در این رمان بهدنبال راهی میگردد برای گفتوگو و آشتی، آنهم نه در جهان بیرون از ذهن، که در خرابههای متن رمان. او میخواهد در دنیای کلمات که نسبت به جهان بیرون امنتر است، به مهاجری جنگزده پناه بدهد. پناه در کلمات، در روایت، در گپوگفت؛ و همه اینها از «ولی دیوانهوار» دیالکتیکی ساخته که انسان ایرانی یک قرن است در سودای آن میجنگد. از همین منظر شاید بتوان گفت «ولی دیوانهوار» ضدجنگ است؛ ضدروایت است؛ ضدقصه است؛ ضدقهرمان است، و از این همه ضدین، راوی/نویسنده تنها دلخوش است به نام و نامخانوادگیاش که هنوز در سجلش با جوهر قرمز خط نخورده است.
۴. تراتوم
رویا دستغیب در اولین رمانش «مجمعالجزایر اوریون»، خواننده فارسی را از رئالیسم غالب بر فضای داستانی فارسی دور میکند و در رمان دومش نیز همین کار را به شکلی دیگر تکرار میکند. دستغیب در این رمان سعی میکند خواننده را به لحاظ ذهنی درگیر کند تا زمان و مکان را آنطور که او میخواهد تعریف کند و در آن به زندگیاش ادامه بدهد. «تراتوم» با بازیگر، سرباز، خرگوش و مادربزرگ روایت میشود؛ شخصیتهایی گمشده در زمان یا مکان در جهانی پرآشوب، در جستوجوی پیوندهایی با این جهان مدرن؛ جهانی که در آن آدمها نام دارند، هویت دارند. اما آدمهای «تراتوم» در این بینامی، زمان و مکان را نیز گم کردهاند.
۵. کوچ شامار (نشر بان)
فرهاد حیدری گوران پس از «نفستنگی» و کاراکترش میژو، یک دهه بعد با «کوچ شامار» و شامار، بازگشت باشکوهی به ادبیات داستانی فارسی داشته است؛ رمانی چندلایه که از «کوچ شامار» داستانی نو ساخته است. گوران، در این رمان زندگی یک کوچنده کُرد را در بازه زمانی که چندان از معاصریت دور نیست، روایت میکند. شامار پس از زلزله کرمانشاه، در عین سوگواری، ناگزیر مادر خود را در گوری گروهی جا میگذارد و با کولهباری از متون آئینی، و خاطرات و زیستههای دوران دانشجویی به پایتخت پناه میبرد؛ (شامار بهنوعی تنهایی بزرگِ مایکل در رمان «زندگی و زمانه مایکل ک» شاهکار جی.ام.کوتسیا را به خواننده یادآور میشود.) او حین تجربه اشتغال در«کمپِنجات»، شاهد زوال روح و تن خود و همه نامهایی است که در دفتر گزارشکار روزانه مینویسد.
۶. شب جاهلان
منصور علیمرادی هرچند با مجموعهداستان «تاریک ماه» به عنوان یک داستانکوتاهنویس شناخته شد، اما در تجربه نوشتن رمان نیز موفق بود. «شب جاهلان» بر بستری تاریخی وقایع اجتماعی دوره خاصی از تاریخ معاصر ایران را روایت میکند. علیمرادی در این رمان، فضای اقلیمی کرمان را در داستانش گنجانده، تا فضای تکراری بیشتر داستانهای معاصر را که در تهران و فضای شهری و آپارتمانی میگذرد از قصهاش دور کند و رمانی بنویسد که خواننده را با خود از تهران به جاهای دیگری از این ایران بکشاند. در اینجا کرمان با فرهنگ خاص خود و البته لهجه شیرینش. «شب جاهلان» روایتی است از سال پنجاهوشش؛ روایتی از جاهلان و رابطهشان با نهاد قدرت.
۷. پایان روز
محمدحسین محمدی از موفقترین نویسندههای افغان است. محمدی حالا با کتاب «پایان روز» که کتاب سوم از سهگانهاش است دوباره به ادبیات فارسی بازگشته است. دو کتاب اول این سهگانه «از یادرفتن» و «سیاسر» (ناشاد) بود. این رمان نیز همانند دو رمان پیشین در یک روز میگذرد و شخصیتهای دو رمان پیشین نیز در اینجا حضور دارند. آدمهای «پایان روز» درست مثل فیل که در انتهای روز به پشت سر خود مینگرد، همین کار را میکنند؛ درست مثل دو شخصیت اصلی رمان یعنی «اَیا» که در تهران است و بوبو (مادر اَیا) که در شهر مزارشریف. داستان دیگری از مهاجران افغان و زبان فارسی.
۸. شورآب
رمان «شورآب» چهارمین کتاب کیوان ارزاقی است. او پس از تجربه مهاجرت در کتاب «سرزمین نوچ» بار دیگر به سراغ این موضوع رفته و داستانی تازه و نو روایت کرده است. داستان با شروعی خوب که در اصل نقطه پایانی رمان است، نویدی بر ادامه آن میدهد: «بارها گفته بود خوش به حال هنرپیشههای تئاتر و سینما که وقت و بیوقت مُردن را تمرین میکنند و هربار با تشویق تماشاچیان میفهمند در کدام نقش بهتر مردهاند.» شخصیت اصلی «شورآب» را مردی چهل پنجاه ساله است: ورزشکاری حرفهای که حالا از ورزش جدا شده و به خارج از ایران مهاجرت میکند.
۹. در سیدخندان کسی را نمیکشند (نشر بان)
رمان ژانر در ایران همیشه مهجور بوده، و هست. ژانر کارآگاهی را هرچند با «فیل در تاریکی» قاسم هاشمینژاد میسنجند و پیش و پس از آن را، معمولا با هیچ رمانی به شمار نمیآورند، اما یکی دو سال است که رمانهای این ژانر توانستهاند راه خود را پیدا کنند، هرچند آن استقبالی که مثلا در غرب از این نوع آثار میشود، در ایران هنوز دریافت نشده است. بااینحال، این شروع خوبی است برای رمان ژانر کارآگاهی، آنهم نسخه میهنی. مهام میقانی که پیش از «در سیدخندان کسی را نمیکشند» آثار دیگری منتشر کرده بود، در این رمان توانسته نسخه میهنی این ژانر را در رمانی خوشخوان عرضه کند. از همین منظر است که میتوان گفت از بین رمانهای ژانری که در سال 97 منتشر شدند، «در سید خندان کسی را نمیکشند» بهترین آنها بود.
۱۰. اعترافات هولناک لاکپشت مرده
مرتضی برزگر پس از مجموعهداستان «قلب نارنجی فرشته»، که از سوی منتقدان و خوانندگان مورد استقبال واقع شد، با رمان «اعترافات هولناک لاکپشت مرده» نشان داد که در نوشتن رمان هم میتواند نویسندهای موفق باشد. رمان فضایی گروتسک با رگههایی از طنز دارد، و هرچند در برخی جاها دچار لکنت میشود، اما در کلیت دویست و هفتاد صفحهایاش خواننده را با خود همراه میکند: از وقتی که همسر راوی میمیرد تا شک اطرافیان به راوی داستان… رمان در فضای مرگآلودِ بهطنزآمیخته و پرتشویش، خواننده را در روایتهای تودرتوی خود رها میکند…
روزنامه آرمان – کد خبر: ۲۵۱۴۰۲ | تاریخ : ۱۳۹۷/۱۲/۱۶ – شماره: ۳۸۴۰