برتولت برشت (۱۸۹۸-۱۹۵۶) نمایشنامهنویس و شاعر آلمانی و یکی از مهمترین چهرههای تئاتر قرن۲۰. مارکسیستی متعهد بود و قصد داشت تئاتری حماسی بیافریند، که هدف آن از بین بردن «تعلیق ناباوری» در تئاتر بود، و بدینترتیب نگرشی انتقادی را دربارهی موضوع نمایش در تماشاگر ایجاد کند و او را به شرکت فعالانه در آن ترغیب کند. برشت که ضد نازی بود در ۱۹۳۳ از آلمان به اسکاندیناوی و ایالات متحده امریکا رفت و پس از جنگ جهانی دوم شهروند اتریش شد. در ۱۹۴۹ گروه تئاتری برلینز آنسامبل را در آلمان شرقی تشکیل داد و در همان سال رسالهی کوتاه دربارهی تئاتر را منتشر کرد که بیان موجز فلسفهی نمایشی وی بود. برشت در آوگسبورگ زاده شد و در دانشگاههای مونیخ و برلین تحصیل کرد. نویسندگی را پس از پایان جنگ جهانی اول آغاز کرد و نخست با طبلها در شب (۱۹۲۲) مشهور شد که نمایشی اکسپرسیونیستی با مضمون کهنهی بازگشت جنگجو در بافتی نو بود. در ۱۹۴۷ به کمیتهی فعالیتهای ضد امریکایی احضار شد و سپس امریکا را ترک کرد و ابتدا به سوییس رفت و در ۱۹۴۹ که در برلین شرقی تئاتری در اختیارش قرارگرفت به آلمان شرقی بازگشت. نظام آلمان شرقی با حمایت از برشت و با هدف استفاده از او برای تبلیغات کمونیستی جایگاه ادبی خاصی برای او قائل شد. با این همه برشت تا آن هنگام که مقامات کاملاً از او روی برتافتند، استقلال هنری خود را حفظ کرد و اپرای لوکولوس وی پس از نخستین شب در ۱۹۵۱ توقیف شد. توراندخت یا کنگرهی توجیهگرها آخرین نمایشنامهی برشت است قبل از مرگش در سال ۱۹۵۶. در تابستان ۱۹۵۳ و پس از اتمام اولین نسخهی توراندخت، برشت دربارهی علت نگارش این نمایشنامه نوشت: «… طی دههی سی قصد کردم تا نمایشنامهی توراندخت را بنویسم. در دوران تبعید کارهای مقدماتی رمانی به نام عصر طلایی توجی ها را انجام دادم. بعد از نمایشنامهی گالیله که در آن به طلوع خردگرایی پرداخته بودم. حالا میخواستم غروبش را بنویسم٬ غروب آن نوع خردگرایی را که اواخر قرن شانزدهم (میلادی) آغازگر عصر سرمایهداری بود…». نمایشنامهی توراندخت، ترجمهی محمود حسینیزاد در سال ۱۳۹۷ توسط نشر بان منتشر شد. از دیگر آثار برشت:
اپرای سهپولی (۱۹۲۸)
ننه دلاور و فرزندانش (۱۹۴۱)
دایرهی گچی قفقازی (۱۹۴۵)
زندگی گالیله (۱۹۳۸)
زن خوب سچوان (۱۹۴۳)
طبلها در شب (۱۹۲۲)
مجموعهی ترس و نکبت رایش سوم (۱۹۴۵) و …
( دانش گستر و فرهنگ اعلام سخن)