عکسها یادگارهای گذشتهاند، آثاری از آنچه رخ داده است. اگر زندگان آن گذشته را به دوش کشند، اگر گذشته تبدیل به بخش جداییناپذیر از فرایندی شود که در طی آن مردم تاریخ خود را میسازند، آنگاه همهی عکسها دوباره متنی زنده بهدست خواهند آورد، و به جای آنکه لحظههایی بازداشته شده باشند، همچنان در زمان وجود خواهند داشت. شاید عکاسی پیشگویی حافظهای انسانی است که باید در آینده به طور اجتماعی و سیاسی تحقق یابد. چنین حافظهای هر تصویری از گذشته را، هرقدر فاجعهآمیز و هرقدر به گناه آلوده، در حصار تداوم خویش خواهد گرفت. تمایز میان استفادههای خصوصی و عمومی از عکاسی از میان برخواهد خاست، خانوادهی انسان وجود خواهد داشت. ( از متن کتاب )
جان برجر، رماننويس، منتقد هنری، تاريخنگار فرهنگی و برندهی جایزه بوکر ۱۹۷۲، نويسندهای است با فصاحت خيرهكننده و بینشی گيرا، كه در آثار دقیق و قدرتمندش معیارها و ارکان امروزهی تمدن ما را به نقد میکشد. او در كتاب دربارهی نگريستن نقش ما را به عنوان ناظر و مشاهدهكنندهای بررسی میكند تا لايههای تازهای از معانی را در آنچه میبينيم، آشكار كند. چگونه حيواناتی كه در باغوحشها میبينيم برای ما يادآور رابطهی ميان انسان و حيواناند كه در قرن بيستم به كلی از دست رفته است؟ چه چيزی در ديدن عكسهایی از جنگ نهفته است كه خشونتِ پیش ازاین نيرومندشان را دوچندان میكند؟ چگونه بدنهای برهنهی ساختهی رودن تهدیداتی را که از جانب پیکرههای گلی متوجه اقتدار و قدرت مردانهی اوست برملا میکنند؟ و چگونه انزوا به هنر جاکومتی شکل میدهد؟ برجر با پيشكشيدن اين پرسشها و پرسشهای از اين دست در آثارش، به شكل بنيادينی نگاه هر خوانندهای را دگرگون میسازد. ( نشر بان )
بازار كتاب؛ دربارهی نگریستن
«درباره نگریستن» اثر جان برجر عنوان کتابی است در زمینه نقد هنرهای تجسمی بویژه نقاشی که با ترجمه فیروزه مهاجر از سوی نشر بان منتشر شد. جان برجر متولد لندن است اما شهرتش عالمگیر. در مدارس هنری سنترال و چلسی تحصیل کرد و شروع کارش بانقاشی و آموزش آن بود. پس از آن داستانها و نقدهای متعددی نوشته که بهخاطر شکل نو و بینش تاریخی و سیاسی مؤثرشان شهرت بسزایی برای او به ارمغان آورد. از میان نوشتههای بسیار موفق او میتوان رمان «G» را نام برد که در سال ۱۹۷۲ جایزه بوکر را نصیب او کرد. دو کتاب شکست و پیروزی پیکاسو که در اوایل دهه شصت در ایران هم ترجمه و منتشر شد. این کتاب و کتاب دیگرش Art and Revolution از جمله کتابهای کلاسیک در نقد هنری محسوب میشوند. دیدگاه جامعه گرایانه ومصالحهناپذیر او چنان بود که بسیاری او را به چشم پر نفوذترین منتقد هنر نگاه میکردند. کتاب «درباره نگریستن» نخستین بار حدود ۲۰سال قبل با همین ترجمه از سوی انتشارات آگاه منتشر شده بود و سالها نایاب بود.
روزنامه ایران، شماره ۶۵۵۱ – سهشنبه ۳ مرداد ۱۳۹۶
درباره ادراک بصری
«دربارهی نگریستن» کتابی است از جان برجر، نویسنده و منتقد هنری بریتانیایی، که با ترجمه فیروزه مهاجر در نشر بان منتشر شده است. برجر در این کتاب به موضوعاتی نظیر شیوه ادراک بصری و طرز نگاه به چیزها و اینکه چیزها چگونه وارد تخیل انسان میشوند پرداخته است. او نگریستن به چیزها و درک بصری آنها را با عوامل تاریخی، فکری، اجتماعی و اقتصادی و … مرتبط میبیند و تحلیل میکند، چنانکه اولین مقاله این کتاب با عنوان «چرا به حیوانات نگاه میکنیم؟» که موضوع آن ادارکِ حیوانات و تصویر آنها در تخیل انسان است، اینگونه آغاز میشود: «قرن نوزدهم، در اروپای غربی و آمریکای شمالی شاهد آغاز روندی بود که امروزه با سرمایهداری شرکتی قرن بیستمی در حال تکمیل است. همان روندی که باعث شکستهشدن تمامی سنتهاي در گذشته مشترک میان انسان و طبیعت بوده است. حیوانات قبل از این گسستگی نخستین حلقه را در پیرامون انسان تشکیل میدادند. شاید این هم فاصلهای بیش از حد را به ذهن آورد. حیوانات در کنار انسان و در مرکز جهان او قرار داشتند. البته، این هممرکزی اقتصادی و سازنده بود. انسان، بهرغم هر تغییری در ابزار تولید و سازمان اجتماعی، برای خوراک، کار، حمل و نقل و پوشاک به حیوانات متکی بود. با این همه، این فرض که حیوانات در ابتدا به هیئت گوشت یا چرم یا شاخ وارد تخیل انسان شدند، یعنی نسبت دادن نگرشی قرن نوزدهمی به گذشتههای دور و هزاران هزار سال پیش. حیوانات ابتدا در قالب قاصدان و مواعید وارد تخیل انسان شدند. محض نمونه، اهلیکردن چهارپایان به صورت چشمداشت ساده برای تهیهی شیر و گوشت شروع نشد. چهارپایان نقش جادویی داشتند…» بخشی دیگر از کتاب درباره «کاربردهای عکس» است. مقالهای در این بخش هست که برجر در آن با زومکردن روی عکسی از اگوست ساندر، عکس سه روستایی جوان کت و شلوارپوش، به موضوع کت و شلوار و عکس و نمودهای اجتماعی و تاریخی و طبقاتی کت و شلوار پرداخته است و همه اینها را از خلال نگریستن به عکسی که موضوع مقاله است واکاوی کرده است. مقالهای دیگر با عنوان «عکسهای عذاب» درباره عکسهای جنگی است و با محوریت عکسهای دانلد مک کولین. بخشی دیگر از کتاب با عنوان «لحظههای زیسته» به مقالاتی درباره فرانسیس بیکن، مگریت، جکومتی، کوربه، ژرژ دولاتور و نقاشانی دیگر اختصاص دارد. آنچه در ادامه میخوانید سطرهایی است از مقالهای با عنوان «کاربردهای عکس» از این کتاب: «ادراك بصری در انسان فرایندی به مراتب پیچیدهتر و گزینشیتر از فرایند ثبت در فیلم است. با اینهمه، عدسی دوربین و چشم هردو – به علت حساسیت آنها به نور – با سرعتی زیاد و در مواجهه با رویدادی مستقیم تصاویر را ثبت میکنند. به هر جهت، آنچه دوربین میکند و آنچه چشم به خودی خود هرگز نمیتواند بکند تثبیتکردن نمود آن رویداد است.»
روزنامه شرق، شماره ۲۹۲۶ – ۱۳۹۶ چهارشنبه ۱۱ مرداد
نگــــاه برجری
جــان برجــر، در مقام یــک منتقد سرشــناس عکس، از چارچوب مرســوم نقد عکاسی فراتر میرود و گاهی در میانه مقالههای مرتبط با عکاسی دست به ارائه تحلیلهای اجتماعی، تاریخی، اخلاقی میزند یا حتی فراتر از اینها در جایگاه یک فیلسوف و نظریهپرداز ظاهر میشــود. برجر درست به دلیل همین گستردگی محدوده فعالیت، از داستاننویسی تا نقدهای پیشــرو و چپ هنری، حائز شــهرت اســت. کتاب درباره نگریستن ترجمهی فیروزه مهاجر درواقع از نقدهای پراکنده برجر درباره عکاسی و نقاشی تشکیل شده، اما اولین فصل آن با عنوان چرا به حیوانات نگاه کنیم؟ شــامل مقالههای نسبتا بلند است که به ســیر تحول و دگرگونی نگرش انسان به حیوانات از دوران باستان تا امروز میپردازد و برای روشنشدن موضوع، ماجرا را به شکلی جذاب از کارکرد آنها در اسطورهها و افسانه، تا تحلیل چندوچون نگهداری آنها در باغوحش پی میگیرد. بهزعم برجر، سیر تمدن بشری، روند آرام اهلیکردن حیوانات، همزیستی با آنان و نهایتا اقدامات فرهنگ صنعتی در جهت حذف و به حاشیهراندنشان به واسطهی تکنولوژی بوده است. این روند درنهایت با خلاصهشدن کارکردهای آنها در چند مورد محدود به وضعیت امروزی خود رســیده است. رشد جمعیت ناشی از همان پیشرفتهای فناورانه و نیاز روزافزون به غذا، منجر به تغییر بیش از پیش رابطه انسان با حیوانات شد و این مخلوقات بینوا نهایتا به کالایی مصرفی تنزل یافتند. در نگاه دوسویه برجر هر نگرشی به حیوانات پیشدرآمد نگرشــی مشــابه به انسان بوده است. حلقه واصل بررسیهای تاریخی برجر با عنوان مقاله، یعنی نگاهکردن به حیوانات، بحث از حیوانات دستآموز و خانگی است؛ یکی از مثالهای سرحدی و حداکثری در صحبت از به حاشیهراندن حیوانات، حیواناتیاند که تبدیل به منظره شــدهاند. این روند که با اسباببازیهای حیوان‐شکل و کمیک‐استریپها آغاز میشود، در نمونههای متمدنانه و مدرن همچون انیمیشنها و درنهایت باغوحشها نمود شدیدتر خود را مییابد. باغوحشها به عنوان حاشیهایکنندهترین عینیت ارتباط با حیوانات، آنهم درست زمانی که آنها از همیشــه آسیبپذیرتر و درمعرض خطرتر شدهاند، محل نمایش این یادمانهای زنده انقراض و استعارههای خود هستند. مقاله بلند این فصل از سوی پژوهشگران بسیاری در حوزه بینرشتهای مطالعات حیوانات مورد ارجاع قرار گرفته است. درحقیقت، در تمام مقالات این کتاب دغدغه اصلی برجر، بهنوعی، فقدان یک رابطه معنادار دوســویه با طبیعت است. رابطهای که برجر حتی در بحث از کتوشلوار آدمهای درون عکس، جنگل نقاشیشده در کار شکراحمد پاشا و حومه پاریس و غیره در جستوجوی آن است. تمام این تجربه، تجربه طبیعت برای انسان، در رویارویی امروز، به تجربه ادراک زیبایی آن یا درنهایت مهابت آن تقلیل یافته است. در زندگی انسانی که مواجههاش با امر طبیعی دستخوش نگاه فناورانه شده و از ارتباط بنیادین خود بسیار دور افتاده است، شاید بگویید که همین نگاه به طبیعت از منظر زیبایی آن، بهعنوان موضوع عکسها و نقاشیها، خود یک غنیمت است، اما چنین نیست؛ به نظر میرسد بخشی از بار این بیگانگی انسان شهرنشین امروزی و دورافتادناش از طبیعت را همین عکسها و نقاشیهایی که از طبیعت گرفته میشوند و در تیراژ بالا از طریق نظم بازار توزیع میشوند، به دوش کشیدهاند. یعنی تقلیل طبیعت به صرف امر زیبا تنها یک نتیجه نیست؛ بلکه خود عکسها و آثار هنری که به طبیعت میپردازند، این تبدیل به موضوع زیباییشدن طبیعت را دامن میزنند. درست در کنار همین دغدغه است که جزئینگری خاص برجر در چشم ما برجسته میشود. نگاه دقیقاش به تناسبات عناصر تصویر، توجه به کارکرد دوربین به عنوان مبدا مختصات جدید نظرانداختن به جهان، در نظرگرفتن جنگل به مثابه محیط کار و زیســت بهجای منظرهانگاری آن در تحلیلاش از نقاشی شکراحمد، توجه به موضوع نقاشیهای لورنس اســتفن لوری انگلیســی و مناظر صنعتی تصویرشده در آنها و تحلیلاش بــر کارها و زندگی ژرژ روئو نقاش فاویست و امپرسیونیست فرانسوی با عنوان روئو و حومه پاریس، همهوهمه پیگیری امتداد همان ســیر مبدل به منظرهشدن طبیعت است که برجر به طرزی نامحســوس، اما عمیق، بر آن دست میگذارد. در نگاه برجر نقاشی و عکاسی برانگیزنده یک نوستالژیا برای طبیعت نیستند، چراکه اگر بخواهیم دقیقتر باشیم ما از آن دور نیفتادهایم بلکه دیگر آن را چونان گذشته نمیبینیم، طبیعت، به شکل بدوی و وحشی آن، برای ما تبدیل به موضوع تصاویر نمادین شده. ما در اقصینقطه از معنای طبیعت ایســتادهایم نه از خود آن و هرازگاهی از منظر نقاشیها، عکسها و فیلمهــا به آن نظری میاندازیم یــا درنهایت هرازچندگاهی برای بازدید و زیارت این زیســتگاه فراموششده باستانی، به طریقی کامل نوین به آن بازمیگردیم و ساعاتی را به سیاحت این سرزمین فراموششده میگذرانیم. برجر همچنان که هنجارگذاری نمیکند، منتقدی متعهد باقی میماند. در مقاله کاربردهای عکس دیالوگی با کتاب درباره عکاسی سوزان سونتاگ منتقد آمریکایی برقرار میکند و مینویسد: درمیانه دو جنگ جهانی بود که عکس همچون شاهد بالواسطه جانشین جهان شــد. این ادراک مدرن از جهان همانقدر که میتوانست شفاف، صریح و صادق باشد، به سرعت بهعنوان یک مولفه اصلی در تبلیغات و پروپاگاندای سیاسی مورد استفاده قرار گرفت. عکس به ســرعت نهتنها به زعم برجر جایگزین ترسیمات دستی و حتی حافظه شد بلکه کمکم با بهوجودآمدن مجلات عکسمحور و آژانسهای تولید عکس بهعنوان بخشی که تحلیلها و خبرها را مستند و قابلپذیرش میکند، به کار رفت و حتی به آنها جهت داد. سونتاگ مینویسد درک خود ما از موقعیت اکنون تابع مداخالت دوربین است. ادراک و دریافت ما از جهان بــه نحوی از این مبدا مختصات رخ میدهد. درحقیقت، اکنون این دریچه دوربین است که جایگزین روایات باستانی و دید بالواسطه انسان شده است.
کاوه رضایی، منتقد و مترجم
روزنامه آرمان، شماره ۳۳۹۷ – یکشنبه ۲۹ مرداد ۹۶
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.