معنای زندگی راهحلی برای یک مسئله نیست، بلکه زیستن به شیوهای معین است. این پرسش ماوراءالطبیعی نیست، بلکه اخلاقی است. چیزی جدا از زندگی نیست، بلکه چیزی است که زیستن را به امری ارزشمند بدل میکند ــ میتوان گفت حد معینی از کیفیت، عمق، فراوانی و فشردگیِ زندگی است. به این تعبیر، معنای زندگی خودِ زندگی است که به شیوهای معین به آن نگریسته میشود. سوداگرانِ معنای زندگی عموماً در مقابل چنین ادعایی احساس دلسردی میکنند، زیرا به اندازهی کافی رازآمیز و شاهانه به نظر نمیرسد. ( از متن کتاب )
تری ايگلتون، يكی از خلاقترين نظريهپردازارن و برجستهترين متفكران زندهی روزگار ما، كتاب معنای زندگی را براساس پرسشی نوشتهاست كه برخی آن را عجيب و جالب میبينند و برخی بیمورد. او در اين كتاب به بررسی اين مسئله میپردازد كه چگونه نويسندگان بسياری در طول قرنها، از ماركس گرفته تا شوپنهاور و شكسپير و سارتر يا بكت در پی پاسخ به مسئلهی معنا بوده اند. با اينحال و به باور او، صرفاً در دوران مدرن است كه اين مسئله به مسئلهای بغرنج بدل میشود. اما بسياری از ما، بهجای سرشاخ شدن با آن، با نوعی احساس بیمعنا بودن در زندگی خود كنار میآييم كه از چيزهايی مثل فوتبال و كابالا و انواع عرفانبازیهایِ «عصر جديد» گرفته تا پناهبردن به بنيادگرايی، پرشده است. از سوی ديگر، ايگلتون خاطر نشان میكند كه بسياری از افراد تحصيلكرده فكر میكنند كه زندگی حادثهای تكاملی است كه هيچ معنای فینفسهای ندارد. با اين حال به باور او، اگر زندگی ما معنايی داشته باشد، اين معنا چيزی است كه میتوانيم آن را در زندگی خود سرمايهگذاری كنيم و چيزی نيست كه به صورت حاضر و آماده در اختيارمان قرار گيرد. بنابراين، ايگلتون استدلال میكند كه معنای زندگی نه راهحلی برای يك مسئله، بلكه زيستن به يك شكل مشخص است. و اين مسئله نه متافيزيكی بلكه اخلاقی است. پس چيزی جدا از زندگی نيست، بلكه چيزی است كه آن را سزاوار زيستن میسازد. ( نشر بان )
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.