توضیحات
طی چند دههی گذشته، پستمدرنیسم، درمقامِ پدیدهای تاریخی و فرهنگی، موضوعی محوری در مباحث فرهنگی و تاریخی آکادمیک بوده است. تا حدودی بهدلیل ماهیت اسرارآمیز این مباحث، پدیدهی پستمدرنیسم به پیچیدگی و غیر قابل فهم بودن معروف شده و قطعاً نمیتوان کتمان کرد که درک برخی سازمایههای اندیشهی پستمدرن برای افراد معمولی اندکی دشوار است. زیرا برخلاف قواعدِ بهاصطلاح «فهم همگانی» عمل میکنند. مسئلهی دیگر اینکه منتقدان آکادمیک برای توضیح پدیدهی پستمدرنیسم در سینما از فیلمهای خاصی استفاده میکنند که گاهی دشوار و پیچیدهاند، هرچند بیشتر نظریههای پستمدرنیستی حاکی از آناند که پستمدرنیسم پدیدهای فراگیر و گسترده است که تقریباً بر تکتک ساحتهای تولید فرهنگی معاصر اثر گذاشته است… (پشت جلد کتاب)
درباره سینمای پستمدرن
«هالیوود پستمدرن» کتابی است از کیث بوکر که با ترجمه وحیداله موسوی در نشر بان منتشر شده است. کتاب چنانکه از عنوانش پیداست اثری است در واکاوی سینمای پستمدرن با تکیه بر دیدگاههای فردریک جیمسون درباره پستمدرنیسم. در مقدمه مترجم درباره رویکردی که مولف در این کتاب در مواجهه با سینمای پستمدرن دارد چنین آمده است: «میتوان پسامدرنیسم را از منظر تاریخی به مثابه یک سبک متمایز بررسی کرد. به عبارت دیگر، دیدگاه اول به مرزهای دورهی پسامدرن و دیدگاه دوم به ارزیابی عناصر شاخص سبک پسامدرن میپردازد. نویسندهی این کتاب با تکیه بر آرای فردریک جیمسون به هر دو منظر میپردازد.» در این مقدمه همچنین توضیحی درباره آرای جیمسون درباره پسامدرنیسم و سرمایهداری متأخر آمده و پس از آن به رویکرد کیث بوکر در کتاب حاضر پرداخته شده. کتاب از چهار فصل تشکیل شده است.
در فصل اول با عنوان پراکندگی اجتنابناپذیر است به تکهتکهشدگی در فیلم پستمدرن پرداخته شده. فصل دوم با عنوان وقتی زمان صرفا آنجا مینشیند درباره موسیقی نوستالژی پستمدرن است. در فصل سوم با عنوان عین تو فیلمها… به فیلم به مثابه ابژه بازنمایی در فیلم عامهپسند پستمدرن پرداخته شده است. فصل چهارم با عنوان اونجور که تو تلویزیون دیده شده درباره تلویزیون و فیلم پستمدرن است. در پایان کتاب نیز نویسنده بحثی را در باب خلاقیت، اصالت و فیلم پستمدرن بهعنوان نتیجهگیری از مجموع بحثهای کتاب مطرح کرده است. نویسنده در قسمتی از مقدمهاش بر این کتاب با عنوان پستمدرنیسم و فیلم عامهپسند درباره پستمدرنیسم و وجه هجوآمیز آن مینویسد: «پستمدرنیسم با بهپرسشکشیدن معیارهای سنتی داوری زیباشناسانه باعث ایجاد وضعیت کلی شیطنتآمیز و هجوآمیزی میشود که گویی در آن هنر پستمدرنیستی، که اغلب به خودهجوی کمپی متوسل میشود، برای جدیگرفتن خودش با مشکل روبهرو است.» کیث بوکر به دو فیلم «چارلی و کارخانه شکلاتسازی» و «مخمل آبی» بهعنوان دو نمونه از این جنبههای پستمدرنیسم اشاره میکند و مینویسد: «چارلی و کارخانهی شکلاتسازی بهدلیل توجه به ظاهر ساختگی و نه عمق مضمونی، باز هم نمونهی بارز این جنبه از هنر پستمدرنیستی است. به نظر میرسد مخمل آبی جدیتر باشد اما باز هم کمپی است، و طوری بهشکلی آگاهانه و عمدی غلو شده است تا هر تفسیری از فیلم، که در ظاهر به بررسی جدی برخی مسائل پرداخته، بیمقدار و بیارزش شود.»
روزنامهی شرق؛ شماره ۳۲۰۱۳، دوشنبه ۱۵مرداد۱۳۹۷
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.